این جلگه که
سال هاست با آبرفت بیگانه
سحابش سراسیمه و بی سایه
سروهایش سرافکنده
جویبارانش نوازش را
از سنگریزه های سرشکسته
از سر ؛ باز می کنند،
به کدام سرایش سرمست و
از سرزنش سمی کدام سگالش
سیراب است که
به این سان سراسر سر بر می آورد؟!
***
گلی که از ساقه می گریزد
تا دامان بردباری خویش بر باد بیاویزد
از جاده های بغرنج افکار بگذرد
تا بر بستر دل ها دست یابد ،
بداند ، بهایش به بخشش پرچم و
بوی گلبرگش نیست!
*
پ. ن.
کدام زمزمه ی زلال زاویه ی دستانم را
باز می گشاید تا
باز کند راز سوزش دلم ؟!
نوشته شیلا چابلی بهار ۹۲
سلام شیلا خانم تا حالا دفتر شعری از خودتون چاپ کردین واقعا احساستون در سرودن ستودنی و زیباست
سلام
خرداد و هوای بارانی گرگان
زیبایت را در قلمت سبزت حس می کنم
شاد و سرمست باشید
درود بر شما
درود فراوان بانو
چقدر موج قلم پر تامل و پر صلابتتان را دوست دارم
ممنونم عزیزم
زنده باشید و همیشه سبز
در پناه خدای یاس
سلام دوست عزیز..با اشعار شما در شعر نو آشنا شدم..بسیار روان و دلنشین میسرایید..امیدوار بودم که با تبادل لینک موافقت کنید تا من از نظرات شما روی اشعارم که گاهی در وبلاگ میگذارم بهره مند بشم..مساعدت شما به من باعث افتخارمه..
منتظر حضور دلگرم کنندتون در وبلاگم هستم...
درود شیلای عزیزم
دوست خوب و باوفا
یار و هم قبیله قدیمی
قلم بااحساس و ژرف تو را می ستایم.
کلامت چون رود زلالی جاری ست در اقیانوس شاعرانگی
وبلاگ خوبی داری
باتبادل لینک موافقی؟
وبلاگم راباحضورتان نورانی کنید
با احترام دعوتی به چند شعر طرح و کوتاه جدید
سلام
خیلی زیباست
وبلاگ خوبی دارید
موفق و پیروز باشید
درود بانو چایلی گرامی
خلوتگاه زیبایی داریدو اشعاری چون همیشه زیباتر
لذت بردم
تابعد...
سلام
از وبلاگتون دیدن کردم
خیلی با سلیقه اید
تبریک میگم
برای تبادل لینک آماده ام
درود بر شیلای عزیزم
از اینکه دوباره از قلمت می خوانم مسرورم
سلام لیلای عزیزم
خوشحالم عزیزم که هستی و می خوانیم .راستش به دفاترت در شعرنو سر زدم اما چیزی نبود .مهربونی تو دوست دارم و فلم ارزشمندتو ممنون گلم